نکاتی در باب مذاکره و پرزنت مشتری

سه اصل اساسی در تعریف بازاریابی:

جلب خشنودی مشتری

به شیوه ای مستمر

و بهتر از دیگران

برای پرزنت یک مشتری باید سه مرحله را طی کرد:

1- ورود: دو نوع ورود داریم. یکی ورود فیزیکی که در ابتدا نمود پیدا میکند. مثل انتخاب جا برای نشستن، نحوه صحبت، نوع لباس پوشیدن و ... . و دوم ورود محتوایی به بحث که چگونه این کار انجام بشه و از چه طریقی. در حقیقت ورود فیزیکی یک نوع اعلام حضور است که باید به بهترین وجه ممکن انجام شود. زیرا اگر با موفقیت همراه نباشد، نتیجه نیز رضایت بخش نخواهد بود.

2- شناخت: مرحله بعد شناختی است که این هم خود در دو مرحله حاصل میشود. یک بازاریاب باید از قبل با مشتری و کسی که میخواهد با او مذاکره کند آشنایی داشته باشد و درباره او اطلاعات عمومی کسب کند. مرحله دوم نیز در محل مذاکره و قبل از ورود به بحث باید شناخت حاصل شود. اینکه طرف مقابل چه لباسی پوشیده، چه عکسی در اتاق خود زده است، چه چیزی برای پذیرایی آورده است و به طور کل تمام حالات، حرکات، صحبت ها و عکس العمل های فرد باید در حین صحبت های اولیه آنالیز شود. از این طریق میتوان فهمید طرف مقابل چه آرزویی دارد، به چه چیزی فکر میکند، تحصیلاتش چقدر است و ...

3- ضربه نهایی

.........................................................................................................

در مذاکره و بازاریابی نباید اجازه دهیم ما در مشت او باشیم.

ما اول پرزنت نمیکنیم، بلکه اول باید طرف را به حرف بیاوریم و یخ مذاکره را بشکنیم. باید کاری کنیم که طرف مقابل حرف بزند. در صحبت ها حتما گاف خواهد داد و یک بازاریاب حرفه ای باید از این فرصت استفاده کند.

یک بازاریاب حرفه ای باید بتواند مذاکره را به حاشیه بکشاند تا طرف مقابل گاف بدهد.

بنا به اصلی اگر یک مشت تخمه داری، باید دونه دونه تخمه ها را بدهی، نه اینکه همه را با هم بدهی..

با مردم باشید

به آدم هایی که اطرافتان می آیند زود پا ندهید

آدم نباید تحت تأثیر تعریف ها و تضعیف ها قرار بگیره.

ورود، ستون بازاریابی و زندگی است