پایگاه دانش

پایگاه دانش، همان جایی است که قرار است دانش ها ماندگار شوند..

پایگاه دانش

پایگاه دانش، همان جایی است که قرار است دانش ها ماندگار شوند..

طبقه بندی موضوعی
پنجشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۳، ۱۰:۳۷ ق.ظ

گونه های نوشتار ادبی

این گونه های زبانی بیشتر کارکردی حسی و عاطفی دارند.

گفتار ادبی در رادیو هنگامی به کار می آید که موضوع به نوعی با عواطف و روحیات مخاطب مرتبط باشد و برنامه ساز درصدد آن باشد که مخاطب را به رفتار عاطفی خاصی ترغیب نماید یا احساسی را در او برانگیزد.

نویسنده در این مقام با ایجاد جلوه های تصویری و فضاهای حسی و لطیف در متن و با درگیرکردن قوه احساس و تخیل مخاطب، پیام خود را انتقال می دهد.

نظیر متن های زیر:

1- "برای آنان که با از دست دادن کمترین موقعیتی غمگین و آزرده می شوند این سخن افلاطون شنیدنی است:
اگر روزی آمد و تو از شأن و مقامی که داشتی فروافتادی، غمگین مباش و اندوهگین مشو. بنگر که هرغروب، خورشید با همه شکوه و عظمتش در دل تاریکی ها فرومی رود، وهر بامداد، درخشان و سرفراز از افق سر برمی آورد"

2- برای آغاز برنامه
"این گفته اندیشه برانگیز از لامارتین است که برای بیان مفهوم عشق و دوستی باید لغت نامه ای به وسعت همه دلهای مهربان تالیف کرد.
اما در چنین لغت نامه ای، در پیشانی صفحه اول آن، واژه ای خودنمایی می کند که همه مفاهیم دوستی را یکجا با خود دارد. واژه سلام..."

3- "آیا هنر مرزی دارد؟آیا هنر محدود شدنی است؟برای آنکه به این سوال پاسخ دهید یک لحظه چشمهای خود را ببندید و تصور کنید در این حال که توانایی دیدن ندارید می خواهید نقاشی کنید.آیا می توانید؟
قطعاً کار ساده ای نیست؛ شاید هم محال به نظر بیاید؛ اما واقع امر، این کار شدنی است.
ای کاش، هفته گذشته شما هم نمایشگاه آثار نقاشی کودکان و نوجوانان نابینا را دیده بودید.آنها با دستهای خود سبزی و شادابی بهار، صفای دشت، پرواز پرنده، رقص برگها و جوشش چشمه و زیبایی گل سرخ را می بینند و روی بوم نقاشی تصویر می کنند.
دیدن آثار این هنرمندان نابینا که رنگها را از روی بوی آنها حس می کنند شما را در برابر دنیای بدون مرز هنر قرار می دهد و بی اختیار لب به تحسین می گشایید.
خانم مهوش سپهر که مبتکر رنگهای نقاشی مخصوص کودکان است می گوید: وقتی رنگی بوی گل یاس می دهد فرد نابینا متوجه می شود که این رنگ سفید است،همینطور وقتی او به دنبال رنگ زرد است رنگی را انتخاب می کند که بوی زرد چوبه می دهد. زندگی با همه زیباییهایش در دستان این هنرمندان می بالد و شکل می گیرد وتو باور می کنی که هنر محدودیتی ندارد"
(اگر چه این متن نقش اطلاع رسانی هم دارد، اما کارکرد اصلی آن احساس برانگیزی است.)


سه متن پیش از جهت گونه زبانی در میانه این طیف قرار می گیرند.

درباره زبان ادبی در رادیو نکاتی در خور تذکر است.

نخست آنکه، این گونه را نباید با گزافه گویی و زبان شاعرانه کاذب که در واقع، گونه ای ادبی نما و غیراصیل و تفننی است یکی شمرد. در گونه اخیر، که متاسفانه سالهاست در رادیو باب شده، قصد نویسنده بیشتر زیبایی آفرینی صوری است، یعنی نگارش نثرهای آهنگین و پر طنطنه بی آنکه مضمون روشنی داشته باشند یا پیام خاصی افاده کنند.
نظیر متن زیر:
"از ژرفای نگاه چکاوکی که امتداد پروازش در فراخنای دشت زندگی و سیّال دل عاشقانه رازی است ناگشوده، تو را به نظاره ایستاده ام که به شمشادهای بیدار اقتدا کرده ای و بلوغ حضور را چونان تندیسی از نجابت در پیشگاه زمان فریاد می کنی"

این قبیل نوشته ها، گذشته از آنکه اساساً تاثیر عاطفی اندکی دارند، با طبیعت رادیو که رسانه ای شفاهی است (و در آن زنجیره گفتار سریعاً تولید و در بعد زمان محو می شود و ناگزیر به همین سرعت باید درک شود) چندان سنخیتی ندارند، زیرا مضمون آنها را مخاطب به سختی دریافت می کند (البته اگر مضمونی در کار باشد)


باید توجه داشته باشیم که تنها عوامل زبانی و عناصر واژگانی نیستند که متنی را ادبی می کنند. از باب نمونه، دو متن را با موضوعی یکسان با هم مقایسه می کنیم:
1- "میهنم ایران ؛
با تو لبریزم از درخت، آب، آفتاب.
با تو سرشارم از عشق، جان، ایمان.
خاکت ای پاک، طعم باران می دهد..."

2- "در حالی که داشت به پسرش کمک می کرد تا نقشه جغرافیای ایران را رسم کند گفت: به خاطر بسپار که هر جا قلم می گذاری باید روزی وجب به وجب هم قدم بگذاری. چون کسی که وطن خود را نمی شناسد مثل کسی است که در خانه ای زندگی می کند و آن را نمی شناسد"

در متن نخست، نویسنده موضوع (عشق به میهن) را با کلماتی زیبا و در بافتی شعرگونه انتقال داده است. با وصف این، متن چندان احساس برانگیز نیست، اما همین موضوع در متن طرح گونه دوم به شیوه ای بیان شده که به رغم زبان ساده آن عواطف مخاطب را بر می انگیزد.

نکته مهم:

غرض آنکه، برای نوشتن گفتار ادبی در رادیو نباید یکسره به سراغ کلمات زیبا و ترکیب های مخیّل و نمادین رفت. نوشته ادبی و هنری لزوماً مترادف با بیان شاعرانه و جملات خیال انگیز نیست. اصل آنست که نویسنده در احساس مخاطب چنگ اندازد و او را متأثر سازد. این مقصود در بسیاری از موارد تنها با خلق گفت و شنودی ساده یا به تصویر کشیدن صحنه ای یا توصیف موقعیتی حاصل می شود، بی آنکه نیازی به واژگان خاص باشد.

نکته دیگر آنکه خیلی از متن های ادبی رادیو به زبان نیمه رسمی نوشته می شوند.


منبع: وبلاگ مجری3

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۱/۱۶
امین جوانشیر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی